بررسي جايگاه خانوادگي و اجتماعي عفو و بخشش در آموزه هاي ديني(1)


 

نويسندگان: دكتر اعظم پرچم* و الهام رمضاني نژاد **




 

چكيده:
 

عفو از صفات جماليه خداوند است و در ميان آدميان يكي از درخشان ترين نشانه هاي بزرگمردي و جوانمردي و از با ارزش ترين فضيلت هاي اخلاق انساني به شمار مي رود و از سوي همگان به حكم سيره عقلايي مورد توجه و عنايت قرار گرفته است؛ خداوند نيز در آيات بسياري بر ارزشمندي عفو و گذشت تاكيد كرده و از صاحبان حق خواسته برخلاف حق و حقوق خويش، ‌از باب انسانيت از خطا و اشتباه ديگري درگذرند. حضرت علي (ع) جايگاه و اهميت آن را در بين ارزش ها همچون تاج خوانده و فرموده: العفو تاج المكارم، ‌(مجلسي، ‌بحار الانوار) عفو و گذشت تاج و زينت فضايل اخلاقي است. هدف در پژوهش حاضر واكاوي مفهوم عفو به عنوان رفتاري ارزشي و هنجاري پسنديده؛‌ همچنين نقش و تاثير آن در روابط افراد جامعه و خانواده مي باشد.
نتايج مطالعات در حوزه قرآن و حديث نشان مي دهد عفو و بخشش علاوه بر آثار فردي نظير تهذيب نفس و جلب رحمت خاص خداوندي و آرامش شخصي آثار اجتماعي زيادي همچون ايجاد محيطي سالم، ‌پايداري زندگي اجتماعي، ‌حاكميت روح صفا و صميميت در جامعه و هم زيستي مسالمت آميز افراد جامعه را بدنبال دارد.

كليد واژه:
 

عفو، ‌بخشش، ‌خانواده، ‌جامعه، ‌قرآن

مقدمه
 

زندگي اجتماعي با ناملايمات و نزاع هايي آميخته است كه از تزاحم منافع افراد با يكديگر ناشي مي شود؛ ‌غالباً‌ عفو و اغماض و سعه صدر تنها راه برخورداري از آرامش و آسايش در روابط اجتماعي و خانوادگي مي باشد؛ گذشت و چشم پوشي از خطاها و اشتباهات ديگران بخصوص در مسائل اجتماعي و ارتباط با ديگر افراد؛ بيشترين سفارش اسلام است و خداوند در آيات قرآن و روايات، آثار فراواني را براي آن بيان مي كند، ‌چرا كه چشم پوشي از رفتار فرد خاطي به جاي انتقام، ‌تحولي ارزشي در انديشه ي وي به وجود مي آورد و شخص را متوجه يك نظام ارزشي والا مي كند؛ ‌به اين ترتيب او را آماده مي كند تا از بدي و بدانديشي روي گرداند و به نيكي و نيك انديشي و نيكوكاري رو كند. در ديدگاه اسلامي عفو مي تواند به عنوان يكي از روشهاي درماني در اصلاح رفتار فرد با ديگران به كار رود؛ ‌و يكي از موجبات پرورش روح مي باشد، ‌بدين ترتيب انسان را از قيد خودخواهي و خودپرستي آزاد مي كند و شرط پايداري زندگي اجتماعي و ايجاد فضايي سالم و مسالمت آميز در خانواده و جامعه قلمداد مي شود.
اين نوشتار در صدد است ضمن تبيين مفهوم عفو و بخشش به عنوان يكي از مهمترين ارزش هاي اجتماعي، عوامل موثر و زمينه ساز و نيز آثار و دستاوردهاي آن را در روابط افراد جامعه و اعضاي خانواده؛ و همچنين مولفه هاي تشكيل دهنده ي عفو را در حوزه قرآن و روايات بررسي نمايد.

مفهوم شناسي عفو و صفح
 

حقيقت لغوي واژه (عفو) طبق نظر لغت دانان عبارت است از صرف نظر كردن و رها كردن، ‌بر وزن عفا يعفوا عفوا؛‌ مصاديق و فروع اين واژه به اصل كلمه كه معناي صرف نظر و محو كردن است برمي گردد. ( ابن فارس، ‌1366 فراهيدي، ‌1408 ابن منظور، ‌1414 مصطفوي 1360؛ ‌ذيل ريشه كلمه) «صفح» در لغت به معناي جانب و روي هر چيزي است بدين مناسبت جانب روي چيزي را ديدن و به روي خود نياوردن كلمه صفح بكار مي رود؛ و فرقش با عفو اين است كه از عفو بليغ تر است، چون گاهي مي شود كه انسان عفو مي كند، ‌ولي صفح نمي كند زيرا صفح علاوه بر عفو، فراموش نمودن خطا و هيچ پنداشتن آن و پاك كردن قلب از كينه مي باشد. (فراهيدي، 1410، ‌ج 3:122، ‌ابن منظور، ‌1414، ‌ج 512:2، ‌مصطفوي، ‌1360، ‌ج247:6) و در اصطلاح عفو عبارت است از ويژگي كه در اثر آن، ‌فردي كه در معرض مشاجره بين فردي (مانند اهانت) قرار گرفته است، ‌خطاي فرد متخاصم را ناديده مي گيرد و انگيزه هاي اصلي براي انتقام جويي و اجتناب از تماس با فرد مهاجم كاهش مي يابند و ساير انگيزش هاي سودمند ارتباطي (مانند ايجاد ارتباط مثبت و همدلي) دوباره زنده مي شوند. اهميت و نقش عفو در ميان ارزش هاي انساني.
عفو و مدارا و چشم پوشي از اشتباهات ديگران، از والاترين ارزشهاي اخلاقي و انساني و نيز نشانه ي تعالي روح و عظمت شخصيت آدمي است. ايجاد جامعه اي منسجم و قدرتمند در گرو اين است كه افراد آن، ‌انديشه ها و سليقه هاي مختلف را تحمل كنند و از كنار بعضي از برخوردهاي ناشايست افراد، ‌با اخلاق كريمانه درگذرند و با عفو و بخشش، انتقام و غضب را به محبت تبديل سازند، ‌در قرآن و روايات نيز به نقش و اهميت عفو تأكيد فراوان شده؛ و از آن به عنوان بهترين فضايل اخلاقي دين اسلام ياد شده است. خداوند در آيات قرآن، عفو و بخشش بويژه در حال انتقام را مي ستايد و افرادي كه به اين رفتار ارزشي عمل مي كنند را مظهر رحمانيت خويش مي شمارد(طباطبايي، ‌1374، ‌ج1: 657) در آيات 237 سوره بقره و 126 سوره نحل با آن كه مجازات برابر را به عنوان اصل مقابله به مثل تاييد مي كند ولي با بيان اين كه عفو و گذشت يكي از بهترين و كوتاه ترين راه هاي دست يابي انسان به تقواست مي كوشد تا بيان دارد كه فضيلت انساني در عفو و گذشت از ديگري ست نه در انتقام و مجازات و شرافت و كرامت انساني نه تنها از اين طريق حفظ مي شود بلكه با اين روش، ‌شخص مي تواند كنترل و مهار خويش را در دست گيرد و گذشت و چشم پوشي را بر غضب و انتقام مقدم دارد. همچنين پيامبر اكرم(ص) فرموده اند: «افضل الفضائل من قطعك و تعطي من حرمك و تصفح عمن ظلمك» بهترين فضايل اين است كه با كسي از تو جدا شود و پيوند گيري و به كسي كه تو را محروم مي كند عطا كني و از آن كه بر تو ستم كند در گذري.(پاينده، 1382: 232) و نيز امام علي(ع) آن را به تاج خصلت هاي والاي انساني تعبير كرده و فرموده است: «العفو تاج المكارم» (محمدي ري شهري، 1379 ج8: 3839) در نتيجه ي بخشش، ‌دردها، كينه ها و ظلم ها كاهش مي يابد و به آنها اجازه داده نمي شود كه به طور مداوم به شخص، آسيب برساند و او را به سوي تباهي بكشاند بنابراين گذشت از تقصير ديگران به منظور حاكميت روح صفا و صميميت و گسترش يكي از ارزش هاي اخلاقي در جامعه از اهميت و ارزش ويژه اي در بين رفتارهاي ارزشي و اخلاقي پسنديده برخوردار مي باشد. (مهدوي كني، 1380: 591)

جايگاه عفو در آيات و روايات
 

در انديشه اسلامي، رابطه ي خداوند با موجودات بر اساس رحمت. « الرحمت علم القرآن خلق الانسان» (الرحمن /1- 3) و بر بنيان ربوبيت «قال الذي اعطي كل شي ء خلقه ثم هدي» (طه/50) استوار گشته و ارتباط افراد جامعه با يكديگر بر پيوند ناگسستني اخوت ( مجلسي، ‌1385، ‌ج21: 179) بنا نهاده شده است.
اخلاقيات و صفات نيك انساني، بازتابي از صفات پروردگاري است، ‌و انسان به دليل دارا بودن مقام خليفه اللهي بر روي زمين قابليت آن را دارد كه جامع جميع اسماء الهي قرار گيرد؛ تمسك به صفت عفو و صفح در ناحيه مردم و تمسك به اسم غفور و رحيم در ناحيه فردي و كسب صفات پسنديده از موجبات مظهريت و تجلي صفهات الهي است. چرا كه صف عفو از صفات جماليه خداوند است و كسي كه در تحت تربيت رب العالمين واقع شد و مربوب ذات مقدس حق تعالي گرديد، بايد در او از صفات جمال حق جلوه اي حاصل شود و از بزرگترين اوصاف حق، ‌رحمت بر عباد و تجاوز از سيئات و عفو از خطاهاست. بنابراين وجود عفو و بخشش در شخص بيانگر تجلي و ظهور صفت عفو و صفح خداوندي، ‌در ناحيه فردي و اجتماعي در ذات شخص مي باشد.
ريشه عفو و صفح در ترك حب دنيا و نفس است چنانچه انتقام و غضب بي مورد از حب دنيا و نفس و اهميت دادن به آرزوهاي دنيايي ريشه مي گيرد. صفح از جنود عقل و رحمان و انتقام از جنود جهل و ابليس و از لوازم فطرت محجوبه است. (امام خميني 1382: 426)
آيات و روايات در اين زمينه نشان مي دهد كه اين خصلت از خصال بسيار مهم و رفتار ارزشي در زندگي اجتماعي انسان هاست؛ بنابراين انسان با عفو و گذشت مي تواند ارزش و جايگاه واقعي خويش را بدست آورد اين مسئله در شدايد و سختي ها مانند مجازات قاتلين و در امور مالي در هنگام تنگدستي فقيران و بينويان خود را نشان دهد شخصي كه در اوج غضب و انتقام از جرم قاتل و از مال خود مي گذرد در حقيقت نه تنها عزت و كرامت خود را خريده بلكه شرافت و ارزش هاي انساني را براي افراد جامعه حفظ كرده است. همچنين بخشش يك نوع خوبي ويژه در مقابل بدي است و گاه دشمنان سرسخت را به دوست صميمي تبديل مي كند چنانچه خداوند ذيل آيه 34 سوره فصلت به اين مساله اشاره كرده است و فرموده«و لا تستوي الحسنه و لا السيئه ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك و بينه عداوه كانه ولي حميم» (فصلت/34): و نيكي با بدي يكسان نيست.(بدي را) به آنچه خوب تر است دفع كن. آن گاه كسي كه ميان تو و ميان او دشمني است، ‌گويي دوستي يكدل مي گردد.
همچنين تأكيد بر عفو و بخشش لغزش هاي ديگران بقدري زياد است كه امام علي (ع) بدترين مردم را كسي مي داند كه از لغزش ها نمي گذرد. «شر الناس من لا يعفو عن الزله و لا يستر العوره»( بدترين مردم كسي است كه از لغزش ها نمي گذرد و عيب ها را نمي پوشاند.) (محمدي ري شهري، 1379: ج8: 3839)

عوامل زمينه ساز عفو
 

بخشش نگرشي همراه با شفقت و درك و تفاهم است كه با انتخاب آن به جهان و اطرافيان واكنش نشان داده مي شود و به منظور پايداري زندگي اجتماعي و حفظ و استحكام خانواده انجام مي گيرد كه در قرآن كريم به برخي از عوامل زمينه ساز آن اشاره شده است همچون اعتقاد به قيامت و رستاخيز، ‌هدفداري خلقت و آفرينش، ‌حتمي بودن بازخواست و محاسبه، همچنان كه در آيه 85 سوره حجر به اين مطلب اشاره شده است.(طباطبايي، ‌1374، ج12: 280) «و ما خلقنا السماوات و الارض و ما بينهما الا بالحق و ان الساعه لاتيه فاصفح الصفح الجميل» (حجر/85)
توجه به قدرت مطلقه خداوند نيز عاملي زمينه ساز در رابطه با عفو از بسياري از رفتارهاي خطاي ديگران مي باشد «ود كثير من اهل الكتاب لو يردونكم من بعد ايمانكم كفارا حسدا من عند انفسهم من بعد ما تبين لهم الحق فاعفوا و اصفحوا حتي ياتي الله بامره ان الله علي كل شي قدير»(بقره/109)
از ديگر عواملي كه در قرآن به عنوان عامل زمينه ساز بخشش و چشم پوشي از خطاهاي ديگران نام برده شده است نرم خوبي و رقت قلب و داشتن اخلاق و صفات نيكو و مدارا با افراد جامعه مي باشد كه توجه به اين مساله خود نقش اساسي در جلب و جذب افراد جامعه با هم دارد. همچنان كه خداوند در قرآن دليل گرايش مردم به پيامبر را نرم خويي و گذشت از خطا و اشتباهات آن ها مي داند(طيب، ‌1378، ج3: 410)
توجه به عفو خداوند نيز عاملي ديگر در رابطه با عفو از خطاي ديگران مي باشد، چنان كه خداوند در ذيل آيه 149 سوره نساء مي فرمايد:« ان تبدو خيرا او تخفوه او تعفو عن سوء فان الله كان عفوا قديرا» (نساء/149) خداوندي كه مي تواند منتقم باشد و كسي نمي تواند در برابر قدرت او مقاومت كند، ‌خود مظهر عفو و بخشش است و اين به انسان كه در راستاي تجلي صفات الهي مي كوشد، درس بزرگي است كه چنين قدرتي ندارد ولي بايد بنابر حب الهي و به اقتدا از پيامبر و الگوهاي خداوند در هستي مظهر اين صفت گردد حضرت علي (ع) در اين باره مي فرمايد« قله العفو اقبح العيوب و التسرع الي الانتقام اعظم الذنوب) (محمدي ري شهري، 1379، ج8: 3839) (كم گذشتي از زشت ترين عيوب و سرعت در انتقام از بزرگترين گناهان است)
و نيز در روايت آمده كه حضرت موسي(ع) عرض كرد:« پرودگارا! كدام يك از بندگان تو نزد تو عزيزترند؟ فرمود: آن كه در وقت قدرت و توانايي، عفو نمايد». (فيض كاشاني، ‌1379، ج5، 319) و اين چنين انسان به مقام قرب و خليفه اللهي مي رسد.

منابع كسب عفو و گذشت در انسان از منظر قرآن
 

در قرآن كريم به برخي از ويژگي ها و خصوصيات انسان كه سرمنشا و منبع كسب بسياري از رفتارهاي پسنديده مي باشد اشاره شده كه توجه و بكارگيري آن در زندگي فردي و اجتماعي نقش مهم و سازنده اي را در بروز بسياري از رفتارهاي ديگر دارد همانند
1- ايمان: نقش كليدي ايمان در بينش و نگرش درست انسان نسبت به خود، خدا و ديگران موجب مي شود كه با توجه به آن مسائل زندگي و رفتاري خويش را تنظيم كند و بر هيجانات دروني خويش همچون خشم و غضب غلبه كند و نرم خويي و گذشت از خطا و لغزش ديگران را سرلوحه زندگي فردي و اجتماعي خود قرار دهد. (طباطبايي، 1374 ج18: 92)
2- اراده قوي: گذشت و بردباري زماني پسنديده است كه انسان توانايي انتقام داشته باشد و قلبش را از كينه و انتقام جويي خالي كند اين مطلب از چيزهايي است كه به كارگيري آن اراده و تصميم قوي انسان را بدنبال دارد بنابراين با اراده و تصميم محكم مي توان بسياري از ارزش هاي اخلاقي همچون عفو و گذشت را در زندگي بكار برد: «و لمن صبر وغفر ان ذلك لمن عزم الامور»(شوري/43) (حقي بروسي، ‌بي تا، ‌ج8: 336 خاني، ‌1372، ‌ج13: ‌85)*
3- صبر: يكي از ويژگي هاي رفتاري انسان كه موجب گذشت در برابر خطا و جلوگيري از خشم و عصبانيت مي شود دارا بودن مقام صبر و گذشت در برخوردها مي باشد (حسيني شاه عبدالعظيمي، ‌1363، ‌ج11: 374)
4- فضايل اخلاقي: عفو و بخشش و پاك كردن قلب از كينه و عداوت و دفع بدي با خوبي متناسب با آن مخصوص كساني است كه بهره اي از كمال انسانيت دارند و به اخلاق نيكو و صفات پسنديده آراسته اند بردباري و بخشش هر گاه خلق و خوي آدمي گردد و به صورت ملكه درآيد نشان از تعالي روح داشته و برترين مكارم اخلاقي به شمار مي آيد، و منبع رفتارهاي ارزشي در انسان همچون جلوگيري از خشم و انتقام مي باشد «ما يلقاها الا الذين صبروا و ما يلقاها الا ذو حظ عظيم» (فصلت/35) (طباطبايي، ‌1374، ج17: ‌594 ، فيض كاشاني، 1415، ‌ج4: 361).*

مؤلفه هاي بخشش در قرآن
 

در رويكرد قرآن، عفو و بخشش به صورت عملي ارادي تجلي پيدا مي كند. و شخص عفو كننده و صدمه ديده تصميم مي گيرد كه بايد از صدمه زدن دست بكشند. اين تصميم و پيامدهاي آن داراي سه مولفه است:
1- جزء شناختي عفو: شناخت هدف مندي خلقت، خليفه اللهي و مظهر تجلي اسماء الهي قرار گرفتن «وما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون»(ذاريات /56) چرا كه عفو و گذشت حقيقي از نظر قرآن، در ارتباط با الله است و هيچ مفهوم عمده اي جداي از خدا، ‌در قرآن وجود ندارد. از اين رو بخشش نيز، در راستاي تجلي صفات الهي نهادينه شده در وجود بشر مي باشد كه آدمي بدينوسيله مي تواند از افسردگي، عصبانيت، اختلالات رفتاري، عاطفي رهايي يابد.
2- جز عاطفي عفو: شامل حس همدلي، احساس سرافرازي، قرار گرفتن در شمار ويژگي هاي مومنان پرهيزكار، پاك كردن افكار از كينه توزي و دشمني با يكديگر «الذين ينفقون في السراء و الضراء و الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس و الله يحب المحسنين» (آل عمران /134) مي باشد.
3- جز رفتاري عفو: ترك مقابله به مثل، دوري از سخنان تند و نيش دار، دفع بدي با خوبي متناسب با آن، تهذيب نفس و در نهايت بخشش كسي كه به انسان ظلم كرده است. «ولا تستوي الحسنه ولا السيئه ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك و بينه عداوه كانه ولي حميم و ما يلقاها الا الذين صبروا و ما يلقاها الا ذو حظ عظيم» (فصلت/35 و 34) همچنين چشم پوشي و مقابله به مثل نكردن در برابر بدي ها و خطاهاي ديگران مي باشد.

پي نوشت ها :
 

*استاديار دانشگاه اصفهان
* كارشناس ارشد علوم قرآن و حديث
 

منبع: فصلنامه قرآني کوثر شماره 40